تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس چیست؟
در ابتدا به تعریف تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس میپردازیم. همانطور که میدانید تحلیل تکنیکال، تحلیلی است که براساس بررسی حرکات قیمت در گذشته، به بررسی و پیشبینی آینده میپردازد. در واقع تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی قیمت اوراق، کالا و سایر عوامل قیمتپذیر بر پایهی الگوی تغییرات قیمت، حجم و بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار است .
همچنین تحلیل بنیادی با توجه به عوامل تاثیرگذار بر اقتصاد شرکتها از جمله آموزههای مدل «پورتر» و بررسی فرصتها، تهدیدها، نقاط ضعف و قوت SWOT) ) در اقتصاد تحلیل بنیادی چیست؟ شرکتها و همچنین صورتهای مالی ، گزارشات تولید و فروش و سایر عوامل به بررسی سودآوری سهم در سال جاری و آتی میپردازد، سپس با تنزیل جریانات نقدی شرکتها در سالهای آینده، ارزش روز شرکت را به دست میآورد .
لازم است بدانید هر چند در تحلیل بنیادی اقتصاد شرکت کاملا مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد -بهطوریکه سود سالهای آتی نیز برای آن پیشبینی میشود- ولی درباره نتایج آن عدم قطعیت وجود دارد، به این صورت که ممکن است نرخ فروش و هزینهها برای محصولات تغییر یابد یا اینکه تغییرات نرخ دلار ممکن است بر روی درآمد و هزینههای سالهای آتی شرکت تأثیرات قابلتوجهی داشته باشد. از همین رو هر چند به استفاده از تحلیل بنیادی توصیه میشود، اما بهدلایل گفته شده، استناد به نتایج تحلیل بنیادی قطعیت کامل ندارد .
تحلیل تکنیکال یا بنیادی؟
پاسخ به این سؤال بستگی به موارد مختلفی دارد، ولی نکته مهم و حائز اهمیت، این است که همه چیز به تحلیل بنیادی چیست؟ میزان بازدهی مورد انتظار، ریسکپذیری و نگرش سرمایهگذار بستگی دارد. بهعنوانمثال اگر فردی بخواهد بهمحض خرید یک سهم شاهد واکنش در آن باشد، بیشک تحلیل تکنیکال به او این امکان را میدهد و یا اینکه اگر بخواهد سهمی را خریده و به دریافت سود تقسیمشده در مجمع (DPS) امید داشته باشد، باید با نگاه بنیادی و میانمدت آن سهام را مورد بررسی قرار دهد .
یک شیوهای که همواره در ایدهآلترین حالت به دانشجویان گفته میشود، این است که ابتدا سهمهای بنیادی را رصد کنید؛ با این کار شما بهترین سهمهای بازار را از نظر بنیادی در اختیار خواهید داشت؛ حال به کمک تحلیل تکنیکال میتوانید به بهترین زمان برای ورود و خروج از سهم دست یابید .
آیا تحلیل تکنیکال در بورس ایران جواب میدهد؟
سؤال بزرگ دیگری که بین فعالان بازار مطرح است، این است که آیا تحلیل تکنیکال در بورس ایران جواب میدهد یا خیر؟ در پاسخ به این سؤال میتوان گفت که اصولا الگوهای شکلگرفته در تحلیل تکنیکال در بورسهای بینالمللی نیز براساس احتمال حدود 80 درصد به نتیجه مطلوب میرسد. لازم است بدانید این بورسها چالشهایی مثل محدودیت دامنه نوسان و حجم مبنا نظیر آنچه در کشورمان شاهد هستیم، ندارند؛ بنابراین با توجه به قوانین بورس ایران، ممکن است محدودیتهایی از این قبیل، ما را در کسب نتیجه ایدهال در تحلیل تکنیکال مایوس کند. ولی یادآوری میشود که در تحلیل تکنیکال قواعدی وجود دارد که با یادگیری و استفاده مستمر از آنها، کسب نتیجه مناسب با احتمال بیشتری ممکن میشود .
به بیاندیگر اگر میخواهیم با استفاده از تحلیل تکنیکال معاملات سودآوری داشته باشیم، باید از آموزههای آن استفاده کنیم که یکی از مهمترین آموزههای مذکور، توجه به حجم و ارزش معاملات روزانه شرکتهاست.
تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis)
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار است که شامل اندازهگیری ارزش ذاتی با در نظر گرفتن همه عوامل مربوط به اقتصاد، مالی و سایر عوامل کمی و کیفی است. یک تحلیل گر بنیادی سعی میکند تا هر عاملی را که میتواند بر ارزش اوراق بهادار تأثیر بگذارد مطالعه و بررسی نماید، عواملی مثل نیروهای اقتصاد کلان و عوامل خاص شرکتها نظیر شرایط مالی و مدیریت شرکت.
هدف نهایی انجام تحلیل بنیادی، به دست آوردن ارزشی است که سرمایه گذار بتواند آن را با قیمت کنونی اوراق بهادار مقایسه کند، با این هدف که بفهمد چه نوع موقعیتی را باید در ارتباط با اوراق بهادار اتخاذ کند (قیمت پایین= خرید، قیمت بالا= فروش)
این روش از تحلیل اوراق بهادار، در مقابل تحلیل تکنیکال قرار دارد.
توضیحات مدیر مالی در مورد تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی راجع تحلیل بنیادی چیست؟ به استفاده از داده های حقیقی برای ارزیابی ارزش اوراق بهادار است. گرچه بیشتر تحلیل گران از تحلیـل بنیادی برای ارزش گذاری سهام بهره تحلیل بنیادی چیست؟ میجویند، اما این روش از ارزشیابی میتواند برای هر نوع از اوراق تحلیل بنیادی چیست؟ بهادار مورد استفاده قرار گیرد.
به طور مثال، یک سرمایه گذار میتواند تحلیل بنیادی چیست؟ با نگاه کردن به عوامل اقتصادی چون نرخ های بهره و وضعیت کلی اقتصاد و اطلاعاتی درباره ناشر اوراق قرضه، همچون تغییرات احتمالی در رتبه بندی های اعتباری، تحلیل بنیادی را انجام دهد. برای ارزیابی سهام، این روش از درآمدها، رشد آینده، بازده سهام، حاشیه سود و سایر اطلاعات بهره میبرد تا ارزش پایه یک شرکت و پتانسیل آن برای رشد در آینده را تعیین نماید. تحلیل بنیادی بیشتر بر صورت های مالی شرکت مورد ارزیابی تمرکز دارد.
یکی از معروفترین و موفقترین تحلیلگران بنیادی پیشگوی اوماها، وارن بافت است، کسی که به خاطر استفاده موفقیت آمیزش از تحلیل بنیادی در انتخاب اوراق بهادار، معروف است. تواناییهای این فرد، او را تبدیل به یک میلیاردر کرده است.
معادل انگلیسی تحلیل بنیادی عبارت است از:
Fundamental Analysis
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سؤالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی رویکردی برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک اوراق بهادار با تجزیه و تحلیل متغیرهای مالی و اقتصادی مربوطه است.
تحلیلگران بنیادی همه عواملی را که میتوانند تحلیل بنیادی چیست؟ بر ارزش یک اوراق بهادار تأثیر بگذارند، از جمله متغیرهای کلان اقتصادی مانند وضعیت اقتصاد و شرایط بازار تا عوامل اقتصاد خرد، مانند کارایی تیمهای مدیریتی، تحلیل میکنند.
هدف نهایی این است که به مقداری دست پیدا کنیم که سرمایه گذاران بتوانند با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کنند تا تعیین کنند که آیا اوراق بهادار بیش از ارزش یا کمتر از ارزش گذاری شده است.
پس تا الان باید کلیت کار برامون حل شده باشه! درسته؟؟؟ از شما میپرسم درسته؟؟؟
بنیادی
تحلیل بنیادی کمی و تحلیل بنیادی کیفی
موضوعی که در مورد اصطلاح "اصول" وجود دارد این است که تمام جنبه های سلامت مالی یک تجارت را پوشش می دهد. بدیهی است که آنها ارقامی مانند سود و درآمد را تحلیل بنیادی چیست؟ شامل می شوند، اما می توانند هر چیزی از سهم بازار یک شرکت تا سطح رهبری آن را نیز در بر گیرند.
بسیاری از عناصر اساسی به دو دسته کیفی و کمی دسته بندی می شوند. اهمیت مالی این مفاهیم با تعاریف سنتی آنها تفاوت چندانی ندارد. روشی که فرهنگ لغت این اصطلاحات را تعریف می کند به شرح زیر است:
کمی: «مربوط به داده هایی که از نظر اعداد و کمیت قابل ارائه است».
کیفی: «مربوط به کیفیت یا ویژگی چیزی، در مقابل کمیت آن».
در این راستا مبانی کمی اعداد سخت در نظر گرفته می شوند. آنها نشان دهنده ویژگی های ملموس یک شرکت هستند. به همین دلیل است که مهمترین منبع اطلاعات کمی را می توان در صورتهای مالی یافت. سود، درآمد، دارایی ها و بسیاری موارد دیگر را می توان با دقت زیادی ارزیابی کرد.
متوجهی؟
مبانی تحلیل کیفی آنقدرها ملموس نیست. آنها ممکن است شامل صلاحیت های رهبران ارشد شرکت، محبوبیت نام تجاری آن، حق ثبت اختراع و فناوری انحصاری باشند.